راوی های داستان سه شخصیت هستن ...آرایلی ...خواهر بزرگ آسانا وتارکان دوست پسر آسانا ...
تارکان که پسرمغروریه به خاطر دوستی با آسانا کم کم از خواهر آسانا که دختر سخت گیریه شاکی میشه ..کم کم کار به جایی میرسه که تارکان برای به لجن کشیدن آرایلی نقشه میکشه تا به همه ثابت کنه آرایلی یه دختر ولنگاروبی مسئولیته .نقشه اش رو هم اغاز میکنه ولی به جایی میرسه که ...؟؟؟
خودتون بخونید ..